همزمان با ولادت امام همام امام علی (ع) یکشنبه 6 تیرماه استاد سعید بیابانکی شاعر و منتقد ادبی، در" باشگاه کاربران تبیان" به بررسی"وبلاگ نویسی، شعر و رسانه های مدرن " خواهند پرداخت.
این نشست تخصصی به دعوت باشگاه کاربران تبیان و با حضور کاربران فعال موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان به صورت حضوری با پاسخگویی به سوالات کاربران شبکه اجتماعی تبیان برگزار خواهد شد.
سعید
بیابانکی که این روزها زندگی نامه اش در کتاب های درسی سوم راهنمایی نقش
بسته متولد 1347 خمینی شهر است. دوران كودكی و تحصیلات خو درا در زادگاهش
گذرانده و فارغ التحصیل رشته مهندسی كامپیوتر دانشگاه اصفهان است.
ایشان
یازده اثر ادبی که "باغ دور دست" گزیده شعرهای از سال 69 تا 87
است،"سنگچین" غزل های ایشان،" پرواز اصفهان مشهد" شعر های آیینی و "چند
مجموعه شعر کودک" از آثار شاخص ایشان است.
شعر
معروف پنج باغ "نماد دانشگاه اصفهان "کنایه از دانشگاه اصفهان گلستان
دانشی کنار چهار باغ اصفهان و چندین بار شعر خوانی در حضور مقام معظم
رهبری که با تشویق ایشان همراه بود از دیگر افتخارات ایشان است.
بیابانکی خاطره ای که مادرش بوی شعرش را از رادیو شناخته را اینگونه توصیف می کند:
"یك
خاطره از مرحوم مادرم. یك روز از دانشگاه به خانه آمدم ایشان گفت كه امروز
رادیو یكی از شعرهای تو را خواند. گفتم مگر اسم مرا برد؟ گفت نه ولی بوی
شعر تو را می‌داد و من فهمیدم كه شعرم بو پیدا كرده كه یك پیرزن بیسواد
این را استشمام كرده و تشخیص داده و این اتفاق بزرگی برای من بود. ایشان
من را تشویق می‌كرد كه برای ائمه و معصومین شعر بگویم و شعر مذهبی را از
آن سال‌ها جدی‌تر گرفتم صرفًا به‌خاطر تشویق مادرم ".
چند شعر شاخص از استاد بیابانکی:
شعر طنز سعید بیابانکی در دیدار با مقام معظم رهبری
متن کامل شعر طنزی که سعید بیابانکی در دیدار شاعران با رهبر معظم انقلاب خواند.
شکر ایزد فن‌آوری داریم
صنعت ذره‌پروری داریم
از کرامات تیم ملی‌مان
افتخارات کشوری داریم
با نود حال می‌کنیم فقط
بس که ایراد داوری داریم
وزنه‌برداری است ورزش ما
چون فقط نان بربری داریم
می‌توانیم صادرات کنیم..
بس که جوک‌های آذری داریم
گشت ارشاد اگر افاقه نکرد
صد و ده و کلانتری داریم
خواهران از چه زود می‌رنجید
ما که قصد برادری داریم.
ما برای اثبات اصل حجاب
خط تولید روسری داریم
این طرف روزنامه‌های زیاد
آن طرف دادگستری داریم!
جای شعر درست و درمان هم
تا بخواهی دری وری داریم
حرف‌هامان طلاست سی سال است
قصد احداث زرگری داریم
ما در ایام سال هفده بار
آزمون سراسری داریم
اجنبی هیچکاک اگر دارد
ما جواد شمقدری داریم
تا بدانند با بهانه طنز
از همه قصد دلبری داریم
هم کمال تشکر از دولت
هم وزیر ترابری داریم
حکایت یوسف پیامبر
کلاف هایت را نگهدار
مادربزرگ !
مواظب دست هایت باش
دخترم !
تو هم آن تلویزیون را خاموش کن
زن !
یوسف هم یوسف های قدیم !
امر به معروف!
سال
پیش در جریان ارشادات نیروی انتظامی این چند بیت شکل گرفت...به نظر می
رسد این ابیات در این ایام کاربردی تر شده است. شعر زیر را بنا به درخواست
دوستان عزیز در شب شعر " شکرخند" برایتان می نویسم...
به من نیگا نکن آهای برادر
خودت مگه نداری خار و مادر !
ماه و مگه تو نیمه شب ندیدی
می خوای بگی تو خط لب ندیدی؟
صورت من یه کم اناری شده
یه ریزه هم بتونه کاری شده
امل بی سواد ژل ندیده
دهاتی خنگ ریمل ندیده
تقصیر خیاطای رو سیاهه
مانتوی من اگه یه کم کوتاهه
امون از این شهر مقرراتی
موارد فجیع منکراتی
تو کوچه و تو سلف و دانشکده
سهم من از خوشگلی نیم درصده
خوشگلی تو خونه هم چه فایده
مهمونی شبونه هم چه فایده
بابام که عاشق چشام نمی شه
عاشق لرزش صدام نمی شه
برادر پلاسم ام همین طور
دوستای بی کلاسم ام همین طور
فقط می مونه کوچه و خیابون
برای عرضه ی قشنگی یامون
آهای مدیر پاک با سیاست
من کجا و اماکن و حراست ؟
هم انقباضیه هم انبساطی
کمیته ی مخوف انضباطی
نذار که دلتنگی مو هی کش بدم
خوشگلی مو کجا نمایش بدم
حیفه جوونامون پسر بمیرن
کاری کنین جوونا زن بگیرن....!
فیلم شعر خوانی سعید بیابانکی در حضور رهبری
